مغز يكي از مهمترين اجزاي حياتي انسان محسوب ميشود
كه نقش مهمي در سلامت كل بدن دارد، اما متاسفانه اغلب افراد به سلامت آن
كمتر توجه ميكنند. بد نيست بدانيد مغز مانند ساير بخشهاي بدن با افزايش
سن دستخوش تغيير شده و دچار تحليل و فرسودگي ميشود. بنابراين اگر براي حفظ
و مراقبت آن در طول زندگي كاري نكنيم، ممكن است رو به زوال برود. يكي از
مشكلاتي كه معمولا با افزايش سن و آغاز دوران پيري با آن روبهرو هستيم،
بيماري دمانس يا زوال مغز است كه آلزايمر يكي از موارد شايع آن است.
تغييرات آسيبشناختي اين بيماري براي نخستين بار سال 1907 توسط پزشك آلماني به نام آلوپس آلزايمر شرح داده شد و به افتخار او، نام اين بيماري را آلزايمر گذاشتند. اين پزشك آلماني پي برد كه رسوب غيرعادي برخي مواد پروتئيني در درون و بيرون سلولهاي مغز است كه باعث اختلال در ارتباط سلولهاي آن با يكديگر و مانع رسيدن پيامهاي عصبي ميشود. در نتيجه كاركردهاي عصبي، يكي پس از ديگري مختل شده و از بين ميرود و درنهايت تحليل پيشرونده سلولهاي مغز و كوچك شدن غيرطبيعي آن رخ ميدهد. اگرچه هنوز علت دقيقي براي اين بيماري شناخته نشده، اما محققان عوامل متعددي مانند بيماريهاي قلبي عروقي، تغذيهاي، محيطي، بيولوژيكي و رفتاري را در بروز آن موثر ميدانند.
بقیه در ادامه مطلب . . .
تحقيقات نشان ميدهد عوامل اصلي در بروز آلزايمر در هر فرد عبارتند از: افزايش سن، ارث، هرگونه ضربه و آسيب به سر، بالا بودن قند، فشار يا چربي خون، عدم تحرك و وزن بالا، سيگار كشيدن و در معرض دود سيگار بودن به طور مداوم، انزوا و دوري از اجتماع، استرس و فشارهاي عصبي، تغذيه ناسالم و كم بودن فعاليت ذهني.
پيشگيري هميشه بهتر از درمان است
همانطور كه شما هم ميدانيد، بسياري از بيماريها قابل پيشگيرياند، اما دستهاي از بيماريها وجود دارند كه وراثت نقش اصلي را در بروز آنها دارد و قابل پيشگيري نيستند. متاسفانه آلزايمر هم جزو اين دسته از بيماريهاست و ارث و پيري از عوامل اصلي بروز آن است، اما اين بدان معني نيست كه ما دست از تلاش براي غلبه بر عوامل خطر برداريم، زيرا ميتوانيم با تغيير در شيوه زندگي، عوامل خطر را كم كرده و در جهت حفظ هرچه بيشتر سلامت مغز گام برداريم.
ما در اينجا 10 راهكار پيشگيرانه را كه نقش مهمي در سلامت سيستم عصبي ـ مغزي دارد، به شما پيشنهاد ميكنيم.
به تغذيه سالم خود در تمام مراحل زندگي اهميت دهيد. شايد در سنين جواني خيلي اين مهم را درك نكنيد، ولي حتما اهميت آن را در دوران پيري لمس خواهيد كرد. بنابراين با تغذيه سالم از كودكي، دوران پيري خود را بيمه كنيد. مغز نيز مانند ساير اعضاي بدن به ورزش و فعاليت نياز دارد. ورزش مغز همان فعاليتهاي ذهني است.
تحقيقات نشان داده افرادي كه فعاليتهاي ذهني بيشتري دارند، كمتر به آلزايمر دچار ميشوند. سعي كنيد در فعاليتهاي اجتماعي حضور پررنگي داشته باشيد؛ زيرا فعاليتهاي اجتماعي مغز را فعالتر و همچنين روحيه شما را شادابتر ميكند. همه ما بارها اين جمله را شنيدهايم كه عقل سالم در بدن سالم است. براي داشتن بدن سالم، تنها تغذيه مناسب كفايت نميكند؛ بلكه بايد به ورزش كردن نيز اهميت دهيم. فعاليتهاي جسمي علاوه بر ارتقاي سلامت جسمي، ضامن سلامت فكر و روح ما نيز است. بنابراين هرچه فعاليتهاي جسمي بيشتري داشته باشيد، شانس ابتلا به اين بيماري در شما كمتر خواهد شد.
سعي كنيد شيوه زندگي خود را به گونهاي تغيير دهيد يا اصلاح نماييد كه آرامش روحي و رواني بالايي داشته باشيد. آمارها نشان ميدهد افرادي كه در طول زندگي آرامش بيشتري داشتهاند، كمتر به آلزايمر دچار شدهاند.
از عوامل ديگري كه ميتواند زمينهساز ابتلا به اين بيماري باشد، ضربه به سر است. بنابراين از هرگونه ضربه به سر پيشگيري كنيد. پيشگيري و درمان بموقع بيماريها و همچنين معاينات دورهاي ميتواند در پيشگيري از آلزايمر تاثير زيادي داشته باشد. آلايندههاي موجود در هواي شهرها بخصوص سرب موجود در آن آسيبهاي غيرقابل جبراني را بر سلامت وارد ميكند. از جمله اين آسيبها ميتوان به بيماري آلزايمر اشاره كرد. بنابراين يكي از راههاي پيشگيري از اين بيماري فرار از شهرهاي آلوده و سكونت در مناطق خوشآب و هواست.
بازگشت به جامعه به كمك توانبخشي
بيماري آلزايمر بتدريج باعث كاهش عملكردهاي ذهني و به دنبال آن عملكردهاي جسماني ميشود و حتي انجام فعاليتهاي روزانه مانند حمام كردن، لباس پوشيدن، غذا خوردن و بهداشت شخصي را دچار اختلال ميكند. بنابراين در كنار مراقبتهاي فيزيكي و جسماني براي حفظ كيفيت زندگي بيمار و خانواده، حفظ توانمنديهاي موجود بيمار اعم از تواناييهاي ذهني و جسمي از مهمترين اهداف مراقبت از اين بيماران است. توانبخشي درواقع فرآيندي است كه هدفش توانا ساختن شخص داراي اختلال براي رسيدن به يك سطح ذهني، جسمي، رواني و كاركردي مناسب است.
توانبخشي در بيماران آلزايمري اهميت بالايي دارد؛ زيرا علاوه بر كاستن از تاثيرات ناتواني، فرد را براي رسيدن به استقلال، خودگرداني و داشتن زندگي با كيفيت بهتر توانا ميسازد. بنابراين توانبخشي تنها كنترل پيشرفت بيماري نيست؛ بلكه با توانبخشي ميخواهيم بيمار به جامعه برگردد و فرصتها و امكانات تازهاي براي زندگي به دست آورد.
از طرفي با حفظ تواناييهاي موجود بيمار ميتوانيم وابستگي او را به ديگران كمتر كنيم و از اين طريق حس اعتماد به نفس و خودباوري و اطمينان و آرامش او افزايش مييابد و در چنين شرايطي، روحيه و خلق و خوي او نيزخيلي بهتر خواهد شد.
بسياري از فعاليتهاي توانبخشي را ميتوان براحتي و تنها با برنامهريزي منظم روزانه در جريان زندگي عادي و خيلي طبيعي به كار بست. نكته پراهميت در اين زمينه اين است كه بيمار مبتلا به آلزايمر به دليل ضعف قواي جسمي و ذهني قادر به اين برنامهريزي نيست و تنظيم يك برنامه روزانه بايد از سوي مراقبان يا اعضاي خانواده صورت گيرد. قبل از تنظيم هر برنامه و انتخاب هر فعاليت بايد به نكاتي توجه كرد. از جمله اينكه براي انجام هر فعاليت بايد بيمار را تشويق كرد، اما هرگز او را مجبور به انجام آن نكرد. همچنين سطح دشواري فعاليتها بايد با توان و علاقه بيمار متناسب باشد، به طوري كه قدرت انجام آن را داشته و برايش شيرين و جذاب باشد. لازم است بدانيد اگر از بيمار كاري را بخواهيد كه انجام آن برايش دشوار باشد، نهتنها به او كمك نكردهايد؛ بلكه اعتماد به نفس او را نيز كاهش دادهايد.
برخي از فعاليتها خيلي معمول نيست. در اين موارد شما ميتوانيد با استفاده از شيوه بازي و تفريح و مسابقه به كمك ساير اعضاي خانواده بويژه كودكان و نوجوانان به نتيجه برسيد. پيش از شروع هر فعاليت و حتي حين انجام آن بايد نسبت به ميزان آمادگي جسماني، خلقي و عاطفي بيمار آگاهي كامل داشته باشيد، مثلا گرسنه نباشد، خوابش نيايد، حوصله داشته باشد و...
با انجام فعاليتهاي متناسب با سطح تواناييهاي بيمار، ميتوان به تحريك قواي بدني و ذهني او پرداخته و مهارتهاي حركتي درشت و ريز را در او تقويت كنيم. درواقع با توانبخشي صحيح ميتوان حواس پنجگانه (حسي) بيمار را تحريك و تقويت كرد. همچنين قواي مختلف شناختي و مهارتهاي حركتي درشت و ظريف در وي تقويت خواهد شد. تحريك حواس پنجگانه بايد به گونهاي باشد كه موجب تحريك بخشهاي مختلف ذهن و مغز شود و در نتيجه فعاليتهاي شناختي در بخشهاي مختلف حافظه فعال شود.
فعاليتهايي كه مهارتهاي حركتي را تقويت ميكند

مهارتهاي حركتي شامل دو دسته، مهارتهاي حركتي درشت و مهارتهاي حركتي ظريف ميشود. براي تقويت مهارتهاي حركتي درشت، با بيمار به پيادهروي برويد، بازيهاي مختلف با توپ را به شكل بسيار سادهاي از واليبال، بسكتبال، تنيس و... تمرين كنيد. انواع بازيهاي هدفگيري و پرتاب حلقه يا پرتاپ توپ در يك سبد كه در فاصله مناسبي قرار دارد، بازيهاي مناسبي در اين زمينه به شمار ميروند. همچنين انجام حركات موزون همراه موسيقي، عبور از روي مانع، عبور از زير مانع (طناب)، دويدن آهسته، جابهجا كردن برخي اشياء همه از تمرينهاي خوب در اين زمينه به حساب ميآيند.
مهارتهاي حركتي ظريف شامل كارهايي مانند پوست كندن ميوه و نقاشي كردن است. كارشناسان معتقدند نقاشي كردن به بيمار كمك ميكند در بيان احساساتش موفقتر باشد. همچنين از طريق نقاشي ميتواند شيوهاي براي ارتباط با دنياي پيرامون و اطرافيان بيابد. به هماهنگي چشم و دست بيشتري رسيده و در نتيجه در انجام فعاليتهاي روزمره مثل غذاخوردن و لباس پوشيدن موفقتر باشد.
درست كردن كارت پستال، رنگ كردن اشكال طراحي شده (توجه به اين نكته ضروري است كه اشكال مورد استفاده حتيالامكان نبايد بچهگانه باشد)، بريدن و چسباندن برخي اشكال از داخل روزنامه، مجلات و...، رنگ كردن سفال و تخم مرغ، گلوله كردن كلاف نخ، باز كردن در شيشه، قوطي كنسرو، پهن كردن لباس روي بند و گيره زدن به آنها، بافتن با ميل بافتني پلاستيكي و دوختن با استفاده از سوزن پلاستيكي، ضرب گرفتن با انگشتان روي ميز، خشك كردن گلها و چسباندن آنها روي مقوا و تهيه كارت پستال، پر رنگ كردن طرح نقطهچين شده، بازي وصل كردن نقطهها به هم، جداسازي اجزاي شبيه به هم مانند انواع حبوبات، پيچها و مهرهها، سكههاي پول، قطعههاي پلاستيكي و رنگارنگ به كمك انگشتان، گيره، پنس، قاشق و ريختن آنها در ظرفها يا جعبههاي جداگانه، بريدن اشكال و تصاوير مختلف گلها، اشخاص، اشكال هندسي يا تكههايي از پارچه، صفحات روزنامه و مجله، كتابهاي كهنه و دور ريختني و چسباندن آنها روي يك تكه مقوا و تهيه يك كارت پستال يا تابلو همه از فعاليتهاي تقويتكننده مهارتهاي حركتي ظريف به حساب ميآيند.
همچنين شما ميتوانيد از آنها در آشپزي (خرد كردن، پاك كردن) و باغباني (آب دادن به گلها و وجين كردن)، ساختن انواع كار دستي كه در آنها بيمار به انجام حركاتي مانند گرفتن، برداشتن، نگه داشتن، بريدن يا قيچي كردن، چسباندن و... ميپردازد، كمك بگيريد.
فعاليتهايي كه تقويتكننده مهارتهاي اجتماعي ـ كلامي است:
توانبخشي در بيماران آلزايمري تنها به تقويت مهارتهاي حركتي خلاصه نميشود بلكه لازم است مهارتهاي اجتماعي و كلامي نيز در آنها تقويت شود. براي تقويت مهارتهاي اجتماعي كارهاي زير را به شما پيشنهاد ميكنيم.
با بيمار به پارك، مكانهاي تفريحي و عمومي مثل بازار و مراكز خريد، آرايشگاه، مسجد و... يا به منزل دوستان و اقوام برويد. با او ماشينسواري كنيد. در منزل خود ميهماني ترتيب دهيد. با يكديگر و در كنار ساير اعضاي خانواده غذا صرف كنيد. هنگام عصر در كنار او بنشينيد و عصرانه ميل كنيد. به بيمار كمك كنيد براي پرندگان دانه بريزد يا به ماهيها غذا بدهد. با همكاري ساير اعضاي خانواده و بيمار نمايش و پانتوميم با موضوعات اجتماعي و ساده اجرا كنيد.
اگر ميخواهيد مهارتهاي كلامي بيمار نيز تقويت شود ميتوانيد با بيمار قرآن، كتاب، روزنامه، مجله و داستان بخوانيد. البته به هيچ وجه انتظار نداشته باشيد فقط كتاب را در اختيار وي قرار داده و او خود با اين يادآوري شما به خواندن ادامه دهد بلكه در تمام طول مدت زماني كه به اين كار اختصاص دادهايد بايد در كنار او نشسته و وي را همراهي كنيد.
حال از بيمار بخواهيد داستاني را كه خوانده يا فيلمي را كه ديده تعريف كند. انواع بازي با كلمات را با او تمرين كنيد مثلا در يك زمان محدود هر چه ميتواند كلمه بگويد يا يك درجه دشوارتر در يك زمان مشخص هرچه ميتواند كلماتي را كه با يك حرف شروع يا با يك حرف تمام ميشود را نام ببرد.
و باز هم دشوارتر اينكه در يك زمان مشخص هرچه ميتواند نام دختر، پسر، شهر، ماشين و... بگويد كه همه با يك حرف شروع ميشوند. از او بخواهيد كلمات به هم ريخته را مرتب كند و با آنها جمله بسازد يا جمله ناتمامي را كه فعل ندارد يا چند كلمه از آن جا افتاده را تكميل كند. اين كار را ميتوان به صورت كتبي يا شفاهي انجام داد. با او بازي تكميل ضربالمثل انجام دهيد، بخشي را شما بگوييد و بقيه را از او بخواهيد يا مشاعره كنيد يا صرفا هر بيتي را كه به خاطر ميآورد بگويد. راجع به معني ضربالمثلها و شعرها با هم صحبت كنيد.
با كلمات مترادف يا متضاد بازي كنيد. شما يك كلمه بگوييد و او مترادف يا متضادش را بگويد. معما طرح كنيد. مثلا خصوصيات يك شي يا سخني را بگوييد و بيمار نام آن را بگويد مثلا گرد است، گرم است، نور دارد، بزرگ است تا او حدس بزند خورشيد است. بازيهايي مثل منچ، شطرنج يا حل جدول نيز براي آنها بسيار سودمند است.
علاوه بر اينها، فعاليتهاي محرك و تقويتكننده عواطف مثبت نيز نبايد فراموش شود. فعاليتهايي مانند موسيقي، نقاشي يا رنگآميزي اشكال، رايحه درماني، تمرينات بدني، حركات نرمشي و ورزش، ماساژ درماني و ايجاد اوقات شاد براي بيمار.
انجمني براي فراموشي
انجمن آلزايمر ايران اولين تشكل غيردولتي، آموزشي، درماني، مراقبتي و توانبخشي آلزايمر در كشور است كه توسط جمعي از افراد نيكوكار تاسيس شده و در حال حاضر عضو انجمن جهاني آلزايمر است. اين انجمن در راستاي اهداف خود كه ارتقاي آگاهي عمومي نسبت به اين بيماري و نيز بهبود كيفيت زندگي افراد مبتلا و خانوادههايشان است، با بخشهاي مختلف در جهت پيشگيري، كنترل و توانبخشي اين دسته از بيماران به فعاليتهايي همچون برنامههاي آموزشي و تفريحي، خدمات مشاوره، ويزيت پزشكي، برنامههايي براي مراقبان اين بيماران، خدمات حمايتي و تهيه لوازم مورد نياز آنان و مركز جامع نگهداري و توانبخشي روزانه در خدمت اين بيماران ميپردازد.
هر فراموشي آلزايمر نيست

بيماري آلزايمر با يكسري علائم شناختي، عاطفي و رفتاري خود را نشان ميدهد و زمان بروز آن در افراد مختلف متفاوت بوده و حتي ممكن است همه علائم در بيمار بروز نكند. شدت و تعدد علائم نيز با توجه به پيشرفت بيماري متفاوت خواهد بود، اما اولين و شايعترين علامت، فراموشي است. آيا اگر در كارهاي روزمره خود دچار فراموشي شديم، بايد فكر كنيم به آلزايمر مبتلا شدهايم؟ مسلما خير. اگرچه مشخصه اصلي آلزايمر فراموشي است، اما تنها با اين علامت قابل تشخيص نيست؛ بلكه اين بيماري با علائم ديگري همچون دشواري در انجام كارهاي عادي، ضعف بيان و مشكلات گفتاري، عدم آگاهي از زمان و مكان، ضعف يا كاهش قضاوت و تصميمگيري، مشكلات در تفكر ذهني، جابهجا گذاشتن اجسام، تغيير در حالات و رفتار و خلق و خوي، تغيير در شخصيت و از دست دادن انگيزه و خلاقيت همراه است.
به طور كلي آلزايمر از شروع تا شدت گرفتن، سه مرحله دارد؛ در مرحله اول كه به آن مرحله اوليه ـ خفيف ميگويند، علائم به صورت تدريجي و طي دو تا چهار سال بروز ميكند. با پيشرفت بيماري مرحله دوم كه همان مرحله مياني ـ متوسط است شروع ميشود. در اين مرحله بسياري از علائم در بيمار قابل تشخيص است و اين مرحله شروع وابستگي وي به اطرافيانش خواهد بود. معمولا طول مدت اين مرحله دو تا ده سال است و بالاخره مرحله آخر يا مرحله نهايي ـ شديد كه بيمار وابستگي كامل پيدا كرده و طول اين مدت يك تا سه سال است.
بيماري آلزايمر علاوه بر علائم ذكر شده از طريق انجام تستهاي روانشناسي، آزمايش خون و سيتياسكن قابل تشخيص است.
جام جم