
اگر نتوانم زندگیام را خودم اداره كنم چه؟
اگر شخصی كه با او ازدواج میكنم، خوب از آب درنیاید چه؟
اگر در دوران آشنایی واقعیت خودش را نشان نداده باشد چه؟
اگر بلافاصله بچه دار شویم چه یا اگر رفیق باز و معتاد از كار دربیاید چه؟
اگر اهل كار و زندگی نباشد و هزار و یك سوال و اگر و مگر دیگر.
بعد از ازدواج نیز معمولا از شر اضطراب خلاص نمیشوید. وقتی هنگام بچهدار شدن میشود، اضطراب دوباره میتواند دور شما چنبره بزند:
اگر بچه مرا از كار و زندگی بیندازد چه؟
اگر نتوانم از پس مخارجش بربیایم چه؟
اگر بارداری سختی داشته باشم یا اگر بچه مشكلی داشته باشد چه؟
میبینید كه شخص مضطرب میتواند هزاران بهانه برای اضطرابش پیدا كند.
میبینید كه شخص مضطرب میتواند هزاران بهانه برای اضطرابش پیدا كند.
اضطراب
حتی بچههای شما را هم درگیر میكند و اگر مشكل شما هم نباشد، ممكن است
درگیرتان كند، اما شاید بتوانید با راهكارهای زیر اشخاص مضطربی را كه در
اطراف خود میبینید، قدری راهنمایی كنید.
بقیه در ادامه مطلب . . .روانشناسان 5 مهارت را برای مقابله با اضطراب پیشنهاد میكنند كه شما نیز میتوانید از آنها كمك بگیرید.
این 5 مهارت اساسی عبارتند از:
شجاع بودن
استفاده از رویارویی مثبت
تسلط گرا بودن
یادداشت برداری
آمادگی برای تمرین
شجاع بودن
استفاده از رویارویی مثبت
تسلط گرا بودن
یادداشت برداری
آمادگی برای تمرین
مهارت اول: شجاع بودن
شیرین
از بارداری میترسد و هر وقت به آن فكر میكند دچار اضطراب میشود. آنها
در خانواده خود ژن معیوب دارند و او میترسد دچار این مشكل نیز بشود. به
همین دلیل هر وقت همسرش پیشنهاد میكند كه بچهدار شوند بشدت مخالفت
میكند. او از موقعیتهای اضطرابآور هم اجتناب میكند. اما آیا كار او
درست است؟ اجتناب، اصل موضوع را برطرف نمیكند ولی در كوتاه مدت ممكن است
موجب كاهش اضطراب شود. شاید این روش وسوسه انگیزی باشد، اما دوری از
مكانها و تكالیفی كه زندگی را مشكل میكند جواب مساله نیست. متاسفانه تا
زمانی كه با موضوع مواجه نشوید، نمیتوانید آن را حل كنید. كسانی كه با
درونگرایی مشكل را انكار میكنند خود را فردی منطقی و توانا جلوه میدهند.
در حالی كه اصل موضوع آنان را رنج میدهد و اغلب در مقابل علائم استرس مثل
فشار خون بالا، درد و ناراحتی آسیبپذیرند. آنان انرژی زیادی صرف سركوب
احساسات خود میكنند و توان زیادی برای لذت بردن از خوشیهای زندگی برایشان
باقی نمیماند.
مهارت دوم : مثبت نگری
رویارویی
مثبت نیز چنین وضعیتی را به وجود میآورد. نادر برای غلبه بر مشكلی كه در
اداره داشته است از همین مهارت استفاده میكند: او در حالی كه با رئیس خود
مشكل دارد، سعی میكند همیشه در معرض دید او باشد. نادر میگوید: میخواهم
خود را درون آتش بیفكنم تا بر آن چیره شوم.
مواجهه راهی است برای حساسیتزدایی نسبت به افراد، مكانها و تكالیفی كه زندگی را برایمان دشوار میكند.
ضمن این كه این مهارت احساس شما را نسبت به خودتان بهبود میبخشد. اگر میخواهی موفق باشی، طوری رفتار كن كه انگار موفق هستی.
مهارت سوم : تسلط گرا بودن
كسانی
كه تسلطگرا هستند، انرژی و وقت خود را برای كسب و توسعه مهارتهایشان صرف
میكنند و مشكلات را به تجارب آموزنده مبدل میسازند.
این
نوع نگرش نسبت به چالشها و مشكلات زندگی در مقابل عملكرد گرایی قرار دارد
كه اولین هدف در آن اجتناب از اشتباه كردن است. عملگراها بعد از شكست به
سختی میتوانند سر حال باشند. آنها بر كمرویی خود نیز به سختی غلبه
میكنند.
اما برای اینكه بتوانید تسلط گرا باشید، باید نخست روی كاری كه قرار است انجام دهید، متمركز شوید و سپس عقاید منفی را از خود دور كنید. آنگاه تكلیف خود را به عنوان یك چالش در نظر بگیرید كه باید آن را منطقی حل كنید.
مهارت چهارم : یادداشت برداری
هنگامی
كه شما میخواهید اضطراب را از خود دور كنید با این شیوه میتوانید نتایج
خوبی به دست آورید. در این یادداشتها، تاریخ، ساعت و روز و موقعیت خود را
در مورد اضطرابتان بنویسید. سپس به مقدار اضطراب خود از یك تا 5 نمره دهید.
ارزیابی خود را از موقعیت بنویسید. نحوه مقابله با اضطرابتان را هم یادداشت كنید. حالا یك بار دیگر به اضطراب خود نمره دهید.
این
یادداشتها به شما كمك میكند كه مهارتهای مقابلهای مفید را از
مهارتهای بیاثر تشخیص دهید. از طریق بازنگری پیشرفت خود میتوانید روی
روشهای مناسبتر كار كنید.
مهارت پنجم: تمرین كنید
برای
كار كردن جدیتر روی اضطراب خود آماده شوید. مهارتهای مقابله با اضطراب
تنها زمانی مفید هستند كه شما برای آن، وقت كافی بگذارید. باید هر روز
مهارتهای مقابلهای با اضطراب را تمرین كنید.
دقت
كنید اگر شما كمالگرا باشید یا نیازمند تایید دیگران یا به علائم جسمی خود
بیتوجه باشید و نیاز شدیدی به كنترل احساس كنید، اضطراب بیشتر به سراغتان
میآید.
افراد
زمانی كه انتظار نامعقول و بالایی از خود یا موقعیتها دارند و بیش از
اندازه نگران شكستهای كوچك و اشتباهات جزیی هستند، بیشتر مضطرب میشوند.
اگر میخواهید به دام اضطراب نیفتید، سعی كنید ارزشمند بودن خود را در گرو پیشرفتهایتان ندانید.
این نوع مكالمه با خود را كنار بگذارید:
من باید تمام كارها را درست انجام دهم.
من نباید اشتباه كنم.
نمیتوانم آن را انجام دهم.
هر قدر تلاش كنم فایدهای ندارد.
در عوض واقعبین باشید و به خود بگویید:
حداكثر توان خود را به كار خواهم گرفت و از اشتباهات خود درس میگیرم.
باید كارها را به قسمتهای كوچك تقسیم كنم.
به جنبههای مثبت خود و كارهایتان فكر كنید و زمانی را نیز برای تفریح اختصاص دهید. در مورد كنترل اوضاع خویشتندار و انعطافپذیر باشید و سعی كنید نظرتان را در مورد خودتان بهبود بخشید تا فكر نكنید نیاز به تایید دیگران دارید