
وقتی میگوییم مردی دست بزن دارد و همسرش را کتک میزند یعنی این فرد برای این که به خواستههایش برسد و حرف خودش را به کرسی بنشاند به زور و پرخاشگری متوسل میشود. اینگونه افراد از نوعی اختلال روانی رنج میبرند بنابر این اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال عدم کنترل خشم در آنان قابل بررسی و تأمل است. اگر چه ممکن است فردی اختلال شخصیت ضداجتماعی نداشته باشد ولی تنها در مهار خشم خودش با مشکل روبهرو شود. اختلال شخصیت ضداجتماعی دارای نشانههای بارزی است. در این وضع فرد به راحتی قوانین و مقررات اجتماعی را زیر پا میگذارد، دروغ میگوید و از فریب دادن دیگران لذت میبرد و به دیگران صدمه مالی و حتی جانی میزند و علاوه بر اینها مهمترین شاخصه چنین بیمارانی این است که از عملکرد خودشان هرگز احساس پشیمانی و گناه نمیکنند و برخلاف افراد معمولی از تجربهها عبرت نمیگیرند حتی اگر بخاطر کار خلاف تنبیه و مجازات شوند. به همین خاطر تنها راه درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی مراجعه به روانشناس و رواندرمانگر است
توجه داشته باشیم! برخی
از افراد پرخاشگر که در بیان احساساتشان به خشم و زور متوسل میشوند
نمیتوانند خشم خودشان را کنترل کنند، بنابراین آنان باید مهارتهای کنترل
خشم را یاد بگیرند. اما این امر به تنهایی ممکن نیست و باید از مددکاران و
روانشناسان جهت آموزش مهارتهای کنترل خشم کمک بگیرند. در اختلال عدم
کنترل خشم، فرد احساس خودش را به خوبی درک نمیکند و توانایی درست فکر کردن
را از دست میدهد و در نتیجه کارهایی انجام میدهد که در حالت عادی آنها
را انجام نمیدهد. البته اختلال کنترل تکانه که خشم را نیز شامل شود نسبت
به اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیماری خفیفتری است و کنترل آن با جلسات
رواندرمانی امکانپذیر است، در حالی که درمان اختلال شخصیت ضداجتماعی به
لحاظ حرفهای سخت به نظر میرسد اما در اختلال کنترل تکانه، روانشناسان ریشههای خشم را بررسی میکنند و سعی دارند فرد بیمار با تمرین کافی
بتواند خشم خود را مهار کند. البته لازم به ذکر است که اختلال کنترل خشم در
همه افراد وجود دارد ولی دامنه آن متفاوت است. دامنه چنین اختلالی در
صورتی گسترده میشود که فرد هیچ نوع کنترلی روی رفتارش نداشته باشد و تنها
راه برای ابراز خشم را پرخاشگری بداند در نتیجه اینگونه افراد با
کوچکترین مخالفت یا ناملایمتی یا ناکامی در زندگی به پرخاشگری با همسر و
فرزندانشان روی میآورند. ضمناً درمان افراد بستگی به دامنه این اختلال
دارد. البته نباید تأثیر محیط خانوادگی، گروه همسالان، مدرسه و محیط کار را
در شکلگیری این مشکل نادیده گرفت. توجه داشته باشیم؛ اختلال شخصیت
ضداجتماعی بیشتر زمینه ژنتیکی دارد ولی آسیبها و ضربههای روانشناختی که
بویژه در سنین اولیه زندگی به افراد وارد میشود میتواند تشدیدکننده
گرایشهای از قبل باشد و فرد به پرخاشگری و کتک زدن روی آورد زیرا در برخی
از محیطها این اختلال تشدید میشود و به شکل یک بیماری روانی خودش را
نشان میدهد. در هر حال لازم است توجه کنیم؛ اگر زنی دائماً از سوی شوهرش
در خانه کتک میخورد باید به لحاظ قانونی اقدام کند، اما اگر این اختلالات
خفیف باشد و فرد بیماری خودش را قبول کند در این صورت زن و شوهر باید با
همدیگر برای درمان اقدام کنند. ضمناً لازم است خانوادهها بدانند نباید
عواملی را که باعث خشم و پرخاشگری این قبیل افراد میشود، تحریک کنند و
نشانهها و حالات خشم را در فرد به خوبی تشخیص بدهند تا بتوانند آنان را
بموقع مدیریت و آرام کنند و شخص را به حفظ آرامش دعوت کنند، زیرا ممکن است
این افراد مهارتهای حل مسئله و حل تعارض را نیز یاد نگرفته باشند و
نتوانند مشکلشان را حل کنند بنابر این بهترین راه این است که یا باید مشکل
را بطور موقت بپذیرند و زمان حل آن را به وقت مناسب موکول کنند یا این که
با کمک روانشناسان در جهت درمان فرد اقدام نمایند.
inn.ir